رویابینی:
برای آشنایی با رویابینی و ورود به این دنیای اسرار آمیز ابتدا لازم است مفاهیمی را با هم مرور کنیم:
ما همیشه موجودات زنده را اینگونه تفسیرمیکنیم که به غیراز بُعد مادی یا جسمانی که دارند یکسری بُعدهای فراترهم دارند. یک بُعد فراتر که مانند جسم است فقط دورجسم را گرفته و داخلش نفوذ کرده است و تمام شعاع را هم پُرکرده است. در ادامه به توضیح کامل تر این موضوع میپردازیم.
کالبد اِتری: کالبدی است که از جسم محافظت میکند،دورجسم احاطه شده،اندازه آن ده تا دوازده سانت شعاع بیرون از سطح پوست به صورت نرمال آن است،در افرادی که تمرینات معنوی و مراقبه بکنند،شرایط آن ها خوب باشد این شعاع خیلی بیشتر است (میتواند تا پنجاه سانت یا بیشتر هم باشد)در افرادی که بیماراند از دوازده سانت کمترمیشود.هرچهقدر کمتر باشد بیماری شدیدتر وشخص وضعیفتراست.
کالبد اختری: کالبد اختری بزرگتر از کالبد اتری است،مانند کالبد اتری است و فرقی که دارد این است که کالبد اختری هردو را احاطه میکند، و داخل آنها نفوذ کرده است.کالبد اختری دو مورد ازتجربههای ما را شامل میشود تجربهی خارج از جسم و رویابینی آگاهانه.
کالبد اختری هرشب که میخوابیم از جسم ما جدا میشود و رویا دیدن ما به واسطه کالبد اختری اتفاق میفتد.
فرق تجربهی خارج از جسم با رویا بینی آگاهانه: درتجربهی خارج از جسم ما نخوابیدهایم و در شرایط بیداری هستیم و کالبد ما جدا میشود درهمین شرایط بیداری یک تجربهای را کسب میکند اما در رویا بینی آگاهانه ممکن است کلاً داخل یک فضای دیگری باشد و اصلاً شبیه دنیای امروزی ما نباشد، داخل فضای رویا است یعنی در آن دنیا یک رویا اتفاق میافتد.
برای اینکه به رویابینی دست پیدا کنیم (رویابینی یک توانایی است)باید به وجه های مختلفی تسلط پیدا کنیم.
تسلطی که پیدا میکنیم چگونه است؟
۱-به یاد آوردن رویاها: ممکن است ما وقتی در رویا هستیم آگاه باشیم اما وقتی که بیدار شدیم هیچ قسمتی از رویا را به یاد نداشته باشیم.
۲-آگاه شدن در رویا: زمانی که در رویا هستیم آگاه باشیم که داریم رویا میبینیم.
این دو مورد در رویابینی مهمترین موارد هستند.
۳-نوشتن رویا: رویاهایی که به یاد آوردیم را بنویسیم.
۴-تفسیرکردن رویا: هیچ رویایی وجود ندارد که بیخودی آن را ببینیم، هیچ رویای اضافهای وجود ندارد، هر رویایی که ما میبینیم یک پیام برای ما دارد.
۵-کنترل محیط رویا: این مورد خود شامل چند بخش و پروسه است.
ما معمولاً زمانی که خواب هستیم فراموش میکنیم که خوابیدهایم، فضای رویا را بیش از حد جدی میگیریم و اگر مثلاً یک خواب ترسناک ببینیم از خواب بیدارمیشویم، اگر خواب خوب ببینیم و خوشحال کننده باشد ضربان قلبمان بالا میرود و تغییر در سیستم فیزیولوژی ما اتفاق میافتد، پس ما آن فضای رویا را بیش از حد جدی گرفتیم و دلیل اصلی این است که فراموش کرده ایم که در خواب هستیم حالا کمکم میخواهیم یاد بگیریم که در فضای رویا آگاه شویم،و متوجه شویم که در رویا هستیم و با دنیای واقعی فرق دار،در دنیای رویا اتفاقات اهمیت زیادی ندارد مثل دنیای واقعی مثلاً در دنیای واقعی اگه یک نفر به ما چاقو بزند ممکن است ما بمیریم اما در دنیای رویا میتوانیم بارها و بارها بمیریم و اصلاً اهمیتی ندارد چون قوانین و اتفاقاتی که ما در اینجا میشناسیم حاکم بر دنیای مادی است و بر جسم ما تاثیر میگذارد نهایتاً روی کالبد اتری ما تاثیر میگذارد، قوانین و اتفاقات در رویا به کالبد اختری ما تاثیر میگذارد.
انواع رویا: ما کلاً سه نوع رویا داریم.
رویای خوب: ساخته ذهن انسان است.
رویای بد: ساخته ذهن انسان است.
رویای خالصانه: یک تجربهی بالاتر است،تجربهی معنوی دراین مورد اتفاق میافتد.
چرا رویای خوب و بد شامل رویای خالصانه نیست؟ چون به تعبیر ذهن ما اتفاق افتاده است. رویای خوب و بد توی ذهن ما است ذهن ما مدام درحال قضاوت کردن چیزهای خوب و بد است،تحلیل و نتیجهگیری میکند در نتیجه خوابی که ما در آن خوشحال شویم یا خوابی که در آن ناراحت شویم هردو ساختهی ذهن ما است و هیچ فرقی نمیکنند،کابوسهای ما هم همینطورهستند.
رویای خوب و بد یک سیکل است چیزی است که مدام در حال چرخش است.
رویای خوب و بد چگونه اتفاق میافتد؟ مدام به همدیگر تبدیل میشوند،اگر یکبار به دقت به صحبتهای خود درمورد یک شخص دیگر دقت کنیم بارها این را در صحبت های روزمره خود میبینیم به این چرخش سامسارا(دورِباطل)میگویند.
وقتی شما یک رویا میبینید که نمیتوانید بگوئید خوب است یا بد،آن یک رویای خالصانه است مثلاً میگویید یک خواب عجیب دیدم نمیدانم خوب بود یا بد؟این حالت رویای خالصانه است.
رویا دیدن در چه شرایطی اتفاق میافتد؟ یکی در شرایطی که ما داریم یک تجربهی معنوی انجام میدهیم،یکی دیگر شرایطی که تخلیه تنش انجام میدهیم این دو مورد وظایف کالبد اختری است.
تخلیه تنش همان رویای خوب و بد است،مثلاً یک دغدغه روزمره دارید شب به هنگام خواب،کابوس میبینید و عملاً دغدغه روزمره ما با این خواب بد تخلیه میشود،تنشها میتواند به واسطه یک خواب خوب هم تخلیه شود.
ما برای اینکه به این تجربه خالصانه بپردازیم خودمان بسیاری از این تنشهایمان را تخلیه میکنیم.
از رویای بد رها شدن خیلی راحتتر است چون ذهن آگاهانه میداند که این بد است پس باید از بد دوری کند، اما دوری وجداشدن از رویای خوب سختتر است.بهطورکلی در رویای بد ابتدا تنشها را تخلیه میکنیم،وقتی تنش تخلیه شود تجربهی خالصانه میتواند خیلی بهتراتفاق بیفتد.
همیشه کار پستتراولویت دارد پس تا مادامی که ما یکسری تنش و آلودگی داشته باشیم هیچ پاکسازی و رویای خالصانه و تجربهی معنوی اتفاق نمیافتد چون همیشه پاکسازی در اولویت است پس ما باید وظیفه تخلیه تنش را از دوش کالبد اختری برداریم و بخشی از آن را خودمان انجام دهیم که به واسطه کاری که انجام میدهیم کالبد اختری بتواند بیشتر به تجربهی معنوی بپردازد.
خواب چند حالت دارد؟
حرکت چشم rapid eye movement))
و عدم حرکت چشم (non rapid eye movement)
ما با حرکت چشم بیشتر کار داریم. با پنج موج اصلی مغزی که شامل آلفا، بتا، تتا، دلتا و گاما هستند خیلی کاری نداریم! در خواب همیشه ما به عمق این امواج نمیرویم اما وقتی میخواهیم رویابینی را تمرین کنیم میتوان به عمق این امواج رسید.
میخواهیم آگاهانه عمق خوابمان را کم و زیاد کنیم: در قدم اول جسم را خسته میکنیم، خسته کردن جسم بدون خسته کردن ذهن یعنی مثلاً کتاب خواندن قبل از خواب، رفتن به فضای مجازی و شبکههای اجتماعی قبل از خواب ممنوع است.ولی پیادهروی، تحرک و ورزش بدنی خیلی مناسب است پس بهطور کلی کارهایی که ذهن را خسته کند انجام نمیدهیم ولی یکسری کارها هست که ذهن را درگیر نمیکند،ذهن را آزاد میکند مثلاً مراقبه کردن قبل از خواب خوب است و میتواند تخلیه تنش کند، برنامه ریزی روزانه قبل از خواب برای آرامش ذهن مناسب است، مرور روزانه هم مفید است اتفاقاتی که در طول روز افتاده را خیلی سریع قبل از خواب مرور کنیم مانند یک فیلم، که میتواند بسیار کمک کننده باشد.
در حالت non rapid eye movement کلاً آگاهی ما خفته است ولی در قسمت rapid eye movement یک مقدار کم هوشیاری ذهنی داریم و در(تتا) اتفاق میافتد.
در کدام موج مغزی بهتر میتوانیم رویابینی آگاهانه انجام دهیم؟ ما در رویابینی بیشتر با rapid eye movement کار داریم چون میخواهیم از یک مقدار هوشیاری ذهنی هم استفاده کنیم برای اینکه یادمان بیاید که در رویا هستیم، میخواهیم که در رویا آگاه شویم که بدانیم داریم خواب میبینیم.
سوال: شهود در تتا اتفاق میافتد؟ همیشه اینطور نیست مثلاً با یکسری تکنیکها میتواند در آلفا هم اتفاق بیفتد.
تکنیک برای به یاد آوردن رویا: تکنیک لیوان آب تکنیک خوبی برای به یاد آوردن رویا است.
تکنیک لیوان آب چگونه است؟ یک لیوان آب را هنگام خواب نگهمیداریم و قبل از خواب نصف لیوان آب را مینوشیم و به خود میگوییم که امشب تمام رویاهایی که میبینم را به حافظه میسپارم،صبح که از خواب بیدار میشویم آن نصف لیوان باقی مانده را مینوشیم و میگوییم رویاهایی که دیشب دیدهام را به یاد میآورم و همان موقع شروع به نوشتن رویایی که دیدیم میکنیم.
اگر به هیچ عنوان رویایی که مشاهده کردیم را به یاد نیاوریم حافظه بلند مدت ما ضعیف است و باید آن را تقویت کنیم.
با روش های متفاوتی میتوان حافظه را تقویت کرد مثلاً تمرین تکنیک لیوان آب، تلقین به خود و سایر موارد میتوانند به ما کمک کنند.
بهطور متوسط هرشب حدود 15 خواب میبینیم با تمرین کردن میتوان همهی ۱۵ خوابی را که مشاهده کردیم را به یاد بیاوریم.
نوشتن رویا به غیراز کمک به تفسیر کردن رویا کمک میکند که بعد از گذشت چند سال این رویاها تکمیل کننده هم باشند و مانند پازلی هستند که با هربار خواب دیدن میشود آن را تکمیل کرد.وقتی شروع به نوشتن رویا میکنیم بعد از گذشت چندسال اگر رویاهایی که نوشتیم را یکبار مرور کنیم به کلیات و مفهوم رؤیاهایمان دست پیدا میکنیم.
زبان رویا، زبان اسطوره است کلاً رویاهایی که ما میبینیم با زبان اسطوره با ما صحبت میکند وقتی شروع کنیم اسطورهها را بشناسیم و با آنها بیشتر آشنا شویم کمکم اسطورههای هم معنا، یا اسطورههای مشترک در رؤیاهایمان پیدا میکنیم مثلاً مدام میبینیم یکسری خوابهای ثابتی تکرار میشود یا اسطورههای هممعنایی هست که به شکلهای مختلف در شرایط مختلف تکرار میشود.
رویابینی میتواند چه کارهایی برای ما بکند؟ میتوان در رویابینی یا در زندگی روزمره ایدهها یا کارهای خیلی خاصی انجام داد مثلاً ایده شرکت گوگل در خواب به ذهن صاحب شرکت رسیده است، یا سیب نیوتن در دفتر خاطراتش نیست،سیب را در خواب دیده است که از درخت میافتد چون در خواب یکسری از آن دغدغه ها کنار رفته و در خواب به این موضوع فکر کرده است.
ما سه دانه از دیدگاه انرژیکی در بدن داریم یکی در مغز(غده پینهآل)، یکی ناحیه جناغ سینه و یکی ناحیه وسط قفسه سینه است.
ما با دانه موجود درغده پینهآل در وسط سر، کار داریم.کار این دانهها این است که ارتباط بدنهای بالا را با بدنهای پایین برقرار میکنند و کار آنها بهطور کلی برقراری ارتباط بدنها است.
کار این دانه (وسط غده پینهآل)در سر،ارتباط با کالبد اختری است و دانه احساسی است که این دانه ارتباط کالبد اختری را برقرار میکند. این دانه وسط غده پینهآل قرار دارد ما اگر یک تاثیراتی روی این دانه بگذاریم یا انرژیهایی به این دانه بدهیم روی کالبد اختری هم تاثیر میگذارد.
این دانه با غده پینهآل در ارتباط است، کار غده پینهآل این است که هورمون ملاتونین ترشح میکند، هورمون ملاتونین هورمون خواب است این هورمون در شرایط تاریکی ترشح میشود اگر قبل از خواب همهی چراغ ها خاموش باشد ولی تلویزیون و نور موبایل روشن باشد و وارد چشم شود اجازه نمیدهد که پینهآل هورمون ملاتونین ترشح کند و خود را تنظیم کند ساعت بیولوژیک آن را به هم میزند اگر یکی دو ساعت قبل از خواب با نور برخورد نداشته باشیم در این صورت غده پینهآل تنظیم میشود و هورمون ترشح میکند و از طرفی تاثیر روی دانهی وسط پینهآل بگذارد و ارتباط کالبد اختری را برقرار کند.
قبل از خواب : مرور روزانه کلی، نوشیدن نصف لیوان آب، مراقبه ، تاریکی طبیعی، تحرک و خسته کردن جسم.
بعد از خواب: نوشیدن آب باقی مانده در لیوان، نوشتن رویا و مراقبه.
اگر عادت داشتید که قبل از خواب کتاب بخوانید آن را کنار گذاشته و زودتر بخوابید در عوض صبح روز بعد زودتر بیدار شوید و حدود نیم ساعت مطالعه کنید.
اصولاً زمان تاثیر گذار مراقبه ۵ تا ۱۰ دقیقه است، مراقبههایی داریم که دو ساعت، سه ساعت باشند ولی این زمانها تصویرسازی و مقدمه سازی است برای رسیدن به آن ۵تا ۱۰ دقیقه مفید بهطور مثال اولِ مراقبه ورزش بدنی است تمام نقاط را حرکت میدهیم و گردش انرژی ایجاد میکنیم بعد نشستن برای مراقبه و پس از آن دستها را بالا آورده شروع به گردش انرژی تاج بعد از این مراحل میرسد به مرحلهای که دستها را پایین آورده و تقریباً حدود ۳ دقیقه شروع به گفتن مانترای ام (اوم) میکنید و در سکوت بین دو ام (اوم) مراقبه میکنید و تصویرسازی و تجسم انجام دهید. اما کل انجام مراقبه برای رسیدن به آن ۵ تا ۱۰ دقیقه مفید و تاثیرگذار است.
غیرارگانیکها: دو گروه هستند یا ماهیت فکری هستند که به آنها میگوییم موجودی از یک دنیای موازی دیگر که میتوانند شامل جن و پری و…شوند
در دنیای ما اینگونه موجودات خیلی نادر هستند این موجودات به شدت از فلز و پلاستیک فراری هستند.
این ماهیت فکریها غیرارگانیکهایی هستند که ما میسازیم مثلاً به یک ترس مدام فکر میکنیم و انرژی هم که تابع ذهن است انرژی جایی میرود که فکر برود وقتی ما به یک ترس فکر میکنیم مدام داریم به آن انرژی میدهیم و کمکم یک تودهی انرژی شکل میگیرد و ما هرچه به آن فکر میکنیم این توده انرژی بزرگتر و قدرتمندتر میشود پس دور و اطراف ما پرُاز این ماهیت فکریها است که میتوانند ترس باشند یا آرزو یا هرچیزی که به آن فکر میکنیم و آنها را میسازیم.
غیرارگانیکها تنها کاری که میتوانند بکنند تاثیرگذاری روی احساسات ما است یعنی بخش زیادی از احساسات ما در خواب (خوشحالی یا ناراحتی) مربوط به همین غیرارگانیکها است.در حالت عادی خوراک غیرارگانیکها انرژی است و اینها میخواهند از ما انرژی دریافت کنند ولی در حالت عادی زور آنها نمیرسد و ما باید در حالتی (خواب و رویا) قرار بگیریم تا آنها بتوانند از ما انرژی بگیرند و به آنها انرژی دهیم.
در مواقعی ما ضعیف میشویم که در رویا خوشحال یا ناراحت شویم هرگاه تسلط ما از احساساتمان از دست میرود یعنی بدون هیچ تسلطی ما خوشحال یا ناراحت میشویم، ضعیف میشویم و آنها میتوانند از ما انرژی بگیرند.
وقتی ما آب میخوریم ناخودآگاه یک بخشی از غیرارگانیکهای ما با آب داخل لیوان تبادل میشود وقتی ما آب را مینوشیم و جمله خود را میگوییم انرژی به آب منتقل میشود و روز بعد دوباره با گفتن جمله میتوانیم رویاهای خود را به یاد بیاوریم.
غیرارگانیکها میتوانند هم مفید و هم مضر باشند و بخش مفید آن برای ما لازم است مانند باکتریهای مفید موجود در روده و دهانِ ما این غیرارگانیکها هم میتوانند مفید باشند.
بی ذهنی: وقتی که شما آگاهانه گفتوگوی درونیتان را به صفربرسانید و ارتباط خود را با تمام غیرارگانیکها قطع کنید بیذهنی گفته میشود و دوباره آگاهانه میتوانید این ارتباط را برقرار کنید این تعبیر غلط است که ما اگر به بیذهنی برسیم شبانهروز دیگر هیچ فکری نخواهیم کرد. بهطور کلی بیذهنی یعنی کنترل ما روی ذهن نه اینکه ذهن بهطور کامل ازبین برود.
تفسیر رویا: گفتیم که زبان رویا، زبان اسطوره است یعنی با اسطوره با ما صحبت میشود مگر بعضی رویاهای خاص که آنقدر انرژی بالا میرود بدون هیچ اسطورهای، بی واسطه و مستقیم مثلاً یک اتفاق را در آینده میبینیم بعد آن اتفاق پیش میآید خیلی کم پیش میآید که ما یک همچین خوابی را ببینیم عموماً وقتی این اتفاق میافتد که در زندگی ما یک پیچ تندی وجود داشته باشد ما اینگونه خوابها را میبینیم ولی درحالت عادی رویا به وسیله یکسری واسطه با ما صحبت میکند پیام خود را با واسطه به ما منتقل میکند این واسطهها اسطوره هستند و رویاها با واسطه اسطورهها با ما صحبت میکنند
این اسطورهها میتوانند چه چیزیهایی باشند؟ مثلاً در رویا یک ساحل یا یک درخت یا یک نوشته روی ساحل را میبینیم، همهی این موارد میتوانند اسطوره باشند و هرکدام از اینها میتوانند یک مفهومی داشته باشند. لازمهی این تفسیر این است که ما با اسطورهها تا حدی آشنا باشیم.اوایل میتوانیم هر اسطورهای را که در رؤیاهایمان به صورت مشهود دیدم را در کتابهای اسطورهشناسی یا اینترنت جستوجو کنیم تا متوجه مفهوم آن اسطوره شویم درقدمهای بعدی میتوانیم خودمان کمکم اسطورهها را بشناسیم و به محض نوشتن رؤیاهایمان آنها را معنی کنیم.
اسطوره چیست؟ اسطوره بیان یک کل در یک جزء میباشد. هرچیزی میتواند اسطوره باشد یک اسطوره نمادی است که بیانگر یک کل است.
بودهی یک مثال از اسطوره است که سه مشخصه دارد. کچل است، شکم آن بزرگ است ودرحال خندیدن است. شکم بزرگ آن نشانه توازن دنیای مادی
بودهی است (بینیازی دنیای مادی). کچل بودنش بیانگر آن است که هیچ وابستگی ندارد و خنده آن یعنی چیزی را جدی نمیگیرد و هیچوقت جدی نمیشود.
حالا مثلاً ما در خوابمان تخممرغ را میبینیم باید بررسی کنیم که اسطوره تخممرغ چه معنا و مفهومی دارد کافی است در اینترنت جستوجو کنیم و بعد از یک مدت که اسطورهها را شناختیم دیگر نیاز نیست جستوجو کنیم خودمان میتوانیم بفهمیم که چه مفهومی دارند ولی اوایل برای برقراری ارتباط با زبان رویا لازم است که اسطورهها را بشناسیم.
تفسیر رویا کاملاً شخصی است و بر اساس شرایط زندگی هر فرد میباشد، ما ابتدا اسطوره کلی را میفهمیم بعد آن اسطورهای که در رویا دیدیم براساس شرایط حال و زندگی ما معنی پیدا میکند ودر هر شخص معنا و مفهوم متفاوتی میدهد.
تکنیک برای طرح تفسیر رویا: موقع نوشتن رویا به آن فکر نمیکنیم چون ممکن است نوشتنِ آن را تحت تاثیر قرار دهد تکنیک این است که هر جملهای که با من شروع میشود را خط میزنیم و هر کاری که ما انجام دادیم را هم خط میزنیم آن کاری که ما انجام دادیم و آن جملهای که با من شروع میشود از منیت میآید و ساخته ذهن است. ما میخواهیم آن بخشهایی را پیدا کنیم که بخش خالصانهتر رویا است و مفاهیم درستتری داخل آن هست را استخراج کنیم و کارهایی که خود من انجام میدهم در رویا را به حساب نمیآوریم ما هرچیزی که از رویا به یادمان میآید را با جزئیات کامل مینویسیم بعد که سراغ تفسیر رویا رفتیم قسمتهایی که ما کاری را انجام دادیم یا هرجملهای که با من شروع شده بود را خط میزنیم و مفهوم بقیه رویا را بررسی میکنیم.
اگر در طول روز یکدفعه قسمتی از رویا را به یادمان آمد که نوشته نشده بود قبلاً، به نوشتههایمان اضافه میکنیم.
سلام
میشه خوابی که دیدیم تعبیرش برای شخص دیگه باشه؟
مثلا خواب مرگ یکی از عزیزانو ببینیم و چند روز بعد اتفاق بیوفته.
سلام بله امکان پذیر است
قرار نیست خواب فقط برای خودمان باشد کالبد اختری ما این توانایی را دارد که تا حدی آینده را پیش بینی کند
دوست عزیز دیدن یک موضوع خاص در خواب الزاما به این معنا نیست که دقیقاهمان موضوع در عالم بیداری بوقوع بپیوندد گاهی برخی از موضوعاتی که در خواب میبینیم معنای استعاره ای دارند کما اینکه همین موضوع مرگ میتواند چندین تعبیر مختلف داشته باشد که با در نظر گرفتن چند مولفه باید اقدام به تعبیر آن نمود(مگر در موارد خاص که به آن رویای صادقه میگویند).
بنابراین جهت تعبیر خواب ابتدا باید به زبان استعاره رویا مسلط گردیدکه بخشی از آن اکتسابی وبخشی دیگر اشراقی میباشد البته چند تخصص دیگر لازم دارد که مجال گفتن آن نیست
سلام تشکر از توجه شما
این موضوع مفصل در مقاله توضیح داده شده است
سلام من خواب که می بینم کاملا همه احساسات را درک می کنم یعنی فقط دیدن نیست حتی ترس واقعی فرار عشق تجربه یه چیز جدید تصمیم گیری قشنگ حتی باد هم حس می کنم مثلاً تا حالا سمت سیگار نرفتم ولی توی خواب حسش کردم چجوریه به نظرتون دلیلش چیه
سلام وقت بخیر هر چقدر تجربه رویا عمیق تر شود حس های مختلف هم وارد آن میشوند و تجربه شما بسیار خوب است. موفق باشید
فرق برون افکنی یا پراوز روح با رویابینی چیه
برون فکنی همان پرواز روح است. رویابینی در فضای خواب و رویا است. اما برون فکنی در همین دنیایی که الان هستیم اتفاق میافتد
سلام هر وقت اراده کنم فقط چند لحظه قبل از خواب در مورد شخص فوت شده فقط امواتی که شناخت کامل از او داشته باشم را میتوانم در خواب ببینم ولی هیچ کاری یا ارتباطی ارادی ندارم چگونه میشود خوابم را کنترل و مدیریت کنم
سلام افرادی که بیش از نهایتا یک هفته از فوت آن ها گذشته باشد دیگر ارتباطی با این دنیا ندارند و در رویا یا هر تجربه دیگری ما صرفا تصور خودمان از آن ها را میبینیم
ممنون پس اینها فقط نتیجه رویا پردازی ما است که در ناخوادگاه مان شکل دادیم و آنها را در خواب میبینیم و هیچ ارتباطی با روح آن فرد نیست و برای ملاقات با روح ان فرد ما فقط 7 روز فقط داریم وبعد از ان هر گونه ارتباطی روحی وجود ندارد
بله دقیقا
خیلی برام جالبه
خوشحالیم که مطالب برایتان مفید است.
سلام من میتونم اگاهانه رویا ببینم ولی نمیتونم ازش بهره برداری کنم میشه لطفاً بگید چطور میتونم اموزش ببینم ک از رویا آگاهانه استفاده کنم ممنون
سلام استفاده از رویابینی کاملا بستگی به هدف شما دارد. مانند: رشد شخصی، خلاقیت، تاثیر روی ناخودآگاه، تغییرات درونی و…
برای آموزش بیشتر پیشنهاد میکنیم در دوره هنر رویابینی آگاهانه شرکت کنید.
سلام.من حدودایه ماه پیش با این جمله هیچب اتفاقی نیست اشنا شدم.من از بچگی خواب میدیدم و حتی قبلش یادمه که چی بود قبل دنیا اومدنم به هرکی میگفتم باور نمیکرد .چند وقته بهتره بگم چندین ساله خوابام خیلی عجیبن و من همرو یادم میمونه تا چندین ماه .یکی از خوابایه عجیب دیشبم این بود که تو خلا فرو رفته بودم و کره زمین داشت میومد تو صورتم با برخوردش از خواب پریدم وقتی ازخواب میپرم انگار کوبیده میشم زمین جوری که جسمم رو تختم پرت میشه و بهتره بگم کوبیده میشه دستو پامم یه تکون عجیبی میخوره بعضی اوقاتم تو خوابام میفهمم خوابمو چیزی نمیگم بعضی وقتام خواب روزمره میبینمو تو خوابم میخوابمو وقتیم بیدار میشم بازم نمیفهمم خوابم یانه..حس میکنم دیوانه شدم پریشبم خواب دیدم کشیذه شدم تو فضا و دارم دور کیهان میچرخم وقتبم بیدار شدم حالت تهوع داشتم
چجوری اینپ درمان کنم؟قرص خوابم میخورم جواب نمیده
سلام تجربه شما احتمالا تلفیقی از رویابینی و برون فکنی هست.
با تمرین کردن و مسلط شدن روی این دو موضوع میتوانید تسلط کافی پیدا کرده و خواب آرام تری را تجربه کنید.
سلام …من چند وقتیه خیلی دچاره فلج خواب میشم…طوری که هر کاری میکنم نمیتونم بیدار بشم…و هم زمان رویاهای عجیب و ترسناک هم میبینم….به مغز و جسمم خیلی فشار میاد تو اون لحظه…ولی دو باره که الان تونستم توی خواب تحلیل کنم اونا کابوسه یه جورایی آگاهی پیدا کردم…و خیلی راحت تر بیدار شدم….
و حالت بعدیم که خیلی اتفاق میفته….بلافاصله بعد از خوابم یه چیزی مثل جریان برق تو کل بدنم با سرعت میپیچه…بیشتر تو ستون فقراتم و و انگار یه عالمه برق از پیشونس سرم میزنه بیرون…این حالتم اوایل ترسناک بود …تو این حالت انگار خواب نیستم و میفهمم رو تخت خودمم و صداهایی میشنوم..ولی جدیدا رو اینم آگاهی و کنترل پیدا کردم…
سلام پیشرفت خوبی داشته اید و تجربه ای که در پیش گرفته اید درست است.
برای خارج شدن از آن حالت میتوانید ریتم نفس را کمی تغییر دهید مثلا کمی آهسته تر یا سریع تر نفس بکشید تا به سرعت از آن حالت خارج شوید.
همجنین قبل از خواب حتما مراقبه کنید.