هیپنوتیزم نمایشی:

هیپنوتیزم  یعنی چه؟

هرنوع تاثیر گذاشتن روی ذهن راهیپنوتیزم می گویند.یعنی ما هرگونه روی ذهنمان تاثیربگذاریم هیپنوتیزم   است.فرقی نمی کند این تاثیر ازچه طریقی باشد ممکن است خود شما یا یک نفربه شما تلقیناتی را بگوید مثلاًبگوید شما لحظه به لحظه آرامش بیشتری خواهید داشت،هر نفسی که می کشیدباعث می شود دو برابرآرام تر شوید این یک جور تاثیرگذاشتن روی ذهن است یا ممکن است شما یک بیلبورد تبلیغاتی را درخیابان ببینیدو  از آن رد شویداین بیلبوردطوری طراحی شده باشد که توی ذهن شما بنشیند مثلاً یک اینفوگرافی خاص داشته باشدکه  در ذهن شما  بنشیند وآن تبلیغ  در یاد وحافظه شما بماند و شما را ترغیب  به خرید آن کند این هم یک نوع هیپنوتیزم است یعنی تعریف هیپنوتیزم خیلی وسیع تر از این است که  بخواهیم جایی دراز کشیده و یک شخص خاص جلوی ما ظاهر شود و ما مثلاً بی هوش شویم اصلاًهمچین چیزی نیست.

بزرگ ترین مشکلی که در هیپنوتیزم وجود دارد این است که خیلی افراد آن را طوری نشان می دهند که تبدیل به یک چیز خیلی جادویی ،ماورائیِ  عجیب غریب می شود و همه  ذهنیت خاصی از آن پیدا می کنند که هیپنوتیزم یک چیز ترسناک خفن است .چند سال پیش داخل روزنامه بخش حوادث نوشته شده بود یک نفر یک خانم راهیپنوتیزم کرده و به آن تجاوز کرده است اگر یک مقدار با هیپنوتیزم آشنا شوید می بینید که این چیزها خنده دار است و اصلاً همچین چیزی امکان پذیر نیست.

هیپنوتیزم چگونه کار می کند؟از هر طریقی (دیداری،شنیداری،لامسه،بویایی یا هرحالت دیگری)تلقین به ذهن دهیم هیپنوتیزم است و تاثیر روی ذهن گذاشتیم .ما دو نوع تلقین داریم تلقیناتمثبت و تلقینات منفی فرق تلقین مثبت و منفی این است که در تلقین مثبت  اعتماد بنفس بیشتر وبیشتر می شود در تلقین  منفی تنش ها کمتر و کمتر می شود در تلقین منفی یک چیزی که وجود دارد را تلقین می دهیم که وجود ندارد یا روبه کم شدن است ،در تلقین مثبت چیزی که وجود ندارد  را مدام اضافه می کنیم .

مثال( تنش،اضطراب،نگرانی،غم ) و(اعتمادبه نفس ،تمرکز،حافظه و…)این تلقین ها به هر طریقی می تواند رخ دهد معمولاً از ترکیبی از این ها استفاده می  کنیم نه فقط یکی  یک هیپنوتیزور حرفه ای از ترکیبی ازاحساسات مختلف(پنج حس)مختلف استفاده می کند پس هیپنوتیزم هیچ چیزِ عجیب و غریبی نیست ما در هیپنوتیزم به هیچ عنوان اراده خود را از دست نمی دهیم  مثلاً اگریک نفرا هیپنوتیزم کنیم که حس های آن خیلی عمیق  و حسابی هیپنوتیزم شود بعد  از آن سوال کنیم چه قدر پول در حساب بانکی داری اگر نخواهد بقیه بفهمند پاسخ نخواهد داد و ما نمی توانیم او را مجبور کنیم که  جواب بدهد ،خارج از اراده خود هیچ کاری نمی کند.

اگر به سوژه فشار بیاورید که کاری را خارج از اراده انجام دهد بیدار می شود،ضمیرناخودآگاه  او را از هیپنوتیزم خارج می کند و اجازه نمی دهدچیزی به آن تحمیل شود .

به طور کلی هیپنوتیزم به دو دسته کلی تقسیم می شود دسته بندی های مختلفی دارد اما دو دسته اصلی آن خودهیپنوتیزم و دگر هیپنوتیزم است .

خودهیپنوتیزم((self-hypnosis

حالتی که ما خودمان را هیپنوتیزم می کنیم این مورد  درکار گاه های خودهیپنوتیزم وخلسه عمیق مفصل صحبت شده است.

دگرهیپنوتیزم(other hypnosis)

حالتی که شخصی ،شخص دیگر را هیپنوتیزم می کند.

شاخه های دیگری هم داریم خیلی وقت ها دسته بندی ها متفاوت می شود مثلاً:

هیپنوتیزم درمانی:کاربرد بالینی پیدا می کند ممکن است در روانشناسی،پزشکی، دندان پزشکی و…باشد(یا مثلاً زایمان بدون درد با هیپنوتیزم،داروهای تقلبی  مثلاً آسپرین به فردی می دهیم و می گوییم با خوردن آن هیچ دردی حس نمی کنی و اگر این را خوب بهش تلقین بکنیم شخص با خوردن آسپرین چون نمی داند آسپرین است تاثیر را می پذیرد)مثال دیگر هیپنوتیزم دندان پزشکی (بدون هیچ دارو و بی حسی با هیپنوتیزم)،تقویت اعتماد به نفس ،ازبین بردن اضطراب،مشکلات روانی وچیزهای مختلف دیگری که در روان شناسی کاربرد دارد.

هیپنوتیزم نمایشی(هیپنوتیزم استیج):جهت نمایش دادن است.

مانیه تیزم:یک جور هیپنوتیزم دیداری است.

هیپنوتیزم محاوره ای:که یکی از انواع آن  اریکسونی است،باکلام است بدون این که از شخص بخواهیم چشم هایش را ببندد،فقط با یک مکالمه معمولی هیپنوزم انجام می دهیم.

خیلی دسته بندی های دیگر  هم وجود دارد.معمولاًخودهیپنوتیزم و دگر هیپنوتیزم مطرح می شود اما سایر مواردهم وجود دارند.خیلی شاخه ها،سبک ها و روش های مختلفی در هیپنوتیزم وجود دارد.خیلی جاها ،روش ها ترکیبی است و هم پوشانی هایی دارند

روند هیپنوتیزم چگونه است؟به طور کلی هیپنوتیزم چیز عجیب غریبی نیست شما در هیپنوتیزم صداهای محیط  را می شنوید و کاملاً هوشیار  وآگاه  هستید و اراده  دارید هرموقع

بخواهید می توانید خارج شویدو هیچ خطری هم وجود ندارد که مثلاًشخصی  هیپنوتیزم شود و نتواند از هیپنوتیزم خارج شود.افراد بسیار معروفی را دیده ایم که خود را در  زمینه هیپنوتیزم  گم می کنند یک نکته علمی بسیار ساده است شخص از هیپنوزم نیامد، آن را رها می کنیم،مغزشخص وارد حالت خواب طبیعی می شود از خواب بیدار می شود ولی اگر هیپنوتیزور هول شودشروع کند که شخص را به زور بیدار کند فقط اضطراب خود و آن شخص را بیشتر می کند و این حالت روند را طولانی می کند چون مدام تلقینات بیشتری به شخص می دهد و دائم با آن صحبت میکند نمی گذارد شخص به حالت طبیعی خود برود.فقط کافی است تلقین اضافه به شخص ندهیم.

تنها خطری که هیپنوتیزم می تواند داشته باشد این است که هیپنوتیزور کاربلد نباشد و نداند که چه تلقینی را چه طور به شخص بدهدمثلاً به هیپنوتیزور بگوییم می خواهم اضطرابم ازبین برود  و او یک دفعه بگوید از الان به بعد هیچ اضطرابی نداری یاروش های دیگری هم وجود دارد مثلاً شخصی به هیپنوتیزور می گوید من خیلی اضافه وزن دارم چون عاشق شیرینی هستم  وهیپنوتیزورشخص را وارد خلسه می کند و  سعی می کند بایک روشی اورا از خوردن شیرینی یا نون خامه ای منع کند مثلاً به او میگویدداخل نون خامه ای یک سوسک است و تو دیگراون نون خامه ای   را دوست نداری این روش بدتر آسیب به روان فرد می زند و عوارض جانبی خواهد داشت به فرض اگر به شخص سیگاری که می خواهد ترک کند بگوییم تو از سیگار متنفری نمی توانی سیگار بکشی، شخص سیگار نمی کشد ولی وقتی عصبانی می شود خود را با سیگار خالی نمی کند مثلاً شیشه ها را می شکند.پس هیپنوتیزور ناشی تنها خطر در هیپنوتیزم است.

روند کلی پروسه هیپنوتیزم:معمولاً یک مرحله آماده سازی داریم بعد از آن ورود به خلسه  بعد عمیق  سازی خلسه،تلقین و در آخر خروج از خلسه است.

آماده سازی:برای آماده سازی مثلاً نفس عمیقی می کشیم

ورود به خلسه و عمیق سازی خلسه:برای شروع مثلاً به دو انگشت نگاه می کنید،تمرکز فقط روی دو انگشت  ،چشم ها کم کم خسته و پلک ها سنگین می شود ،همین طور که به دو انگشت نگاه می کنید چشم ها خسته تر می شود انگار با هر نفسی که می کشید درونتان بی نهایت آرام می شود کم کم پلک ها بسته می شود  و بسته باقی می ماند حالا مثلاً تصور کنید 10تا پله وجود دارد به سمت پایین حرکت کنیدقدم قدم از پله پایین رفته و با هر قدم یک نفس عمیق می کشید وقتی از پله ها پایین می روید و همه آن ها را طی کردید در عمق مناسبی از خلسه قرار گرفتید.

 

تلقین:تلقین هیپنوتیزمی(نفس عمیق کشیده و اعتماد به نفستان دو برابر می شود.با هر نفسی که می کشید لحظه به لحظه اعتماد به نفستان بیشتر و بیشتر می شود)

)تلقین پس از هیپنوتیزمی)از این به بعد صبح ها که از خواب پا می شوید سر حال  و با اعتماد به نفس بالا ،با انگیزه به سراغ کارها یتان می روید ،احساس می کنید هر روز انگیزه  و اعتماد به نفستان بیشتر و بیشتر می شود و تقویت می شود .

خروج از خلسه :نفس عمیق کشیده و به آرامی به حالت طبیعی باز می گردید انگار از یک خواب طولانی بیدار شده باشید کاملاً سرحال و قبراق چشم ها را باز می کنیدلحظه به لحظه هوشیار تر می شوید.ساده ترین بخش کار است.

هیپنوتیزم نمایشی چیست؟بیشتر وقت ها چون این قسمت جذاب تر است و افرادی که اطلاعی راجع به هیپنوتیزم ندارند،این را کار خیلی قدرتمند و عجیبی می دانند هیپنوتیزورها از این موضوع استفاده می کنند .

درکارگاه خودهیپنوتیزم عمیق بدن یک شخص را منقبض کردیم بین دو صندلی خواباندیم این اتفاق یک اتفاق خیلی ساده است .

در کارگاه خلسه عمیق  خانمی را آوردیم که یک ربع با این خانم صحبت کردیم این خانم هیپنوتیزم پذیری خیلی کمی داشت تا حدی هم مقاومت درونی داشت و خیلی هیپنوتیزم کردن آن سخت تر بودمثلاً بعضی ها هیپنوتیزم پذیری بیشتری دارند و راحت هیپنوتیزم می شوند  ولی هیپنوتیزم این خانم خیلی سخت بود ولازم بود کلی با این خانم صحبت کنیم  اما در ظاهر این کار خیلی هیجان انگیز تر و کار خاص تری است ولی در واقع خیلی کار ساده ای هست .

(هدف از دو کارفوق  این بود که فیلم آموزشی این دو کارگاه مکمل یکدیگر باشد).حالا در مورد یک سری تکنیک ها صحبت خواهیم کرد که بعضی از آن ها کَلَک است.

حال تصور کنید می خواهیم این پنج مرحله را در مورد شخصی انجام دهیم.قدم اول مقدمه است ،مثلاً در موردهیپنوتیزم صحبت کنیم و تعریف کنیم که با هیپنوتیزم می توان کارهای خارق العاده ای انجام داد،شروع به یک جایگاه سازی برای خود و هیپنوتیزم انجام می دهیم

قدم دوم انتخاب سوژه است خیلی کم پیش می آید در هیپنوتیزم نمایشی  فرد کل افرادی که حضور دارند را هیپنوتیزم کند چون خیلی کار سختی است .

افراد هیپنوتیزم پذیری های متفاوتی دارند یک نفر خیلی سریع هیپنوتیزم می شود ،یک نفر خیلی سخت هیپنوتیرم می شود.این که همزمان به همه یک سری تلقینات را بدهیم و همه نتیجه بگیرند اتفاق نمیفتد،دربهترین و ایده آل ترین حالت دوسوم افراد از آن هیپنوتیزم جمعی یک احساس یا نتیجه ای می گیرند یک سوم هیچ چیزی احساس نمی کنند ،ناراضی و شاکی می شوند ،بیشتر وقت ها معمولاً یک یا چند سوژه را انتخاب می کنیم دعوت می کنیم روی سِن و شروع می کنیم این کار هارا انجام دادن .

چگونه سوژه را انتخاب می کنیم؟دو راه وجود دارد ،هیپنوتیزور حرفه ای تست هیپنوتیزم پذیری می گیرد یعنی می گوید می خواهم همه را هیپنوتیزم کنم اما هیپنوتیزم جمعی نیست ،و مشاهده می کند چه افرادی در جمعیت هیپنوتیزم پذیر تر هستند و سوژه را از آن ها انتخاب می کند.

هیپنوتیزور ناشی از قبل با دوسه نفر هماهنگ می کند و آن ها را وارد جمعیت می کند و هرکس هم داوطلب شود فقط آن دوسه نفر را انتخاب می کند.

خیلی افرادی که ناشی نیستند ولی نسبتاً تازه کار هستند تست هیپنوتیزم پذیری را به عنوان خود نمایش هیپنوتیزم جا می زنند که خیلی کار اشتباهی نیست .قابل قبول است چون خودِتست ها هم یک سری جذاببیت های خاص خود را دارند .

به چه چیزی تست هیپنوتیزم پذیری می گوییم؟در هیپنوتیزم وقتی شخص وارد خلسه شده و به آن یک تلقین می دهیم  می گوییم که الان دمای بدنت پایین می آیداگر چِک کنیم می بینیم دمای بدنش پایین آمده است،یا به آن می گوییم الان ضربان قلبت بالا می رود چِک کنیم می بینیم واقعاًضربان قلبش بالا رفته است،می گوییم الان دستت سنگین می شود و دستت میفتد ،این اتفاق خواهد افتاد.ولی تست هیپنوتیزم پذیری به حالتی می گویند که شخص وارد خلسه نشده و در حالت بیداری شخص هرچقدر به تلقینات پاسخ مثبت دهد می گوییم این شخص هیپنوتیزم پذیرتر است یعنی بدون این که به شخص بگوییم چشم هایت را ببند یا فلان چیز را تصور کن ،نفس عمیق بکش،الان عمیق شدی و…بدون این که این پروسه هارا طی کنیم ورود به خلسه اتفاق نیفتاده درحالت بیداری به آن می گوییم الان تصور کن دستت دارد سنگین می شود ببینیم چقدر تلقین پذیرتر است و دستش میفتد،در این حالت می گوییم هیپنوتیزم پذیری بیشتریا کمتر است.

دوسه مورد تست هیپنوتیزم پذیری:یک تست هیپنوتیزم پذیری این است که دست هارا ببریم داخل هم محکم فشار دهیم ،انگشتان درهم قلاب شوند ،همین طور نگه دارید،حالا تصور کنید که چسب روی دست هایتان ریخته شده است ،سفت و محکم به هم چسبیده اند انگار خیلی سفت سفت به هم چسبیده شده اند،انگار کاملاً چسبناک اند (می توانید چشم ها یتان را باز یا بسته نگه دارید)،خیلی محکم دست هایتان با چسب به هم چسبیده شده حالا سعی کنید دست هایتان را از هم جدا کنید،سعی کنید بِکشید،محکم بکشید.الان یک تلقینی به شما داده شده بود که بدون این که وارد خلسه شوید حس کنید واقعاً چسب ریخته شده روی دست هایتان وجدا کردنش سخت می شود دراین حالت با یک جمله روی ذهن شما تاثیر گذاشته شد،واصلاًنیاز نبود که بگوییم چشم هارا ببندید یا کار خاصی انجام دهید از این روش می توان انتخاب کرد که چه فردی هیپنوتیزم پذیر تر است چه فردی دست هایش به سختی گیر کرده و نمی تواند آن را جدا کند،یک سری ها هم هستند که خیلی راحت دست هایشان را باز می کنند،در این حالت هیپنوتیزم پذیری این فرد پایین تر است،خیلی سخت تر هیپنوتیزم می شود و معمولاً برای هیپنوتیزم نمایشی انتخاب نمی شوند ،چون زمان بر است و مدت طولانی باید کار کرد تا شخص وارد خلسه شود.این یک نمونه تست هیپنوتیزم پذیری بود.اگر دوست داشتید این کارهارا می توانید به عنوان هیپنوتیزم نمایشی در جمع های خانوادگی و دوستانه  انجام دهید ولی  پیشنهاد می کنیم که حداقل تا حرفه ای و با تجربه شوید فقط تست هارا انجام دهید و کسی را هیپنوتیزم نکنید ممکن است یک سری دردسرهایی پیش بیابد .

چندنکته در مورد هیپنوتیزور:

باید با اعتماد به نفس باشد:بتواند راحت و با اعتماد به نفس صحبت کند و روی ذهن فرد تاثیر بگذارد .با لحن آرام و حرف زدم ملایم نمی توان روی ذهن فرد تاثیر گذاشت.

عجله کردن:خیلی مهم است،خیلی افراد از این عجله کردن نمی توانند حتی در یک جلسه درمانی فرد راهیپنوز کنند،باعجله صحبت می کنند .حتی در هیپنوتیزم نمایشی ،هیپنوتیزور هایی را می بینیم که یک سوژه را می آورند و نمی توانند آن را هیپنوتیزم کنند،یا وسط هیپنوتیزم کار خراب می شود ،دلیل این ها عجله کردن است.

دلایل عجله کردن:یکی از دلایل عجله کردن این است که شما در یک جمع دوستانه،خانوادگی یا هرجمع دیگری می خواهید یک تکنیک یا تست را انجام دهیدولی خوب اشتیاق در اون افراد ایجاد نمی کنید ازقبل  افراد با یک قیافه کلافه و بی حوصله منتظر هستند که ببینند که چه اتفاقی میفتد،این باعث می شود که شما هول شوید و عجله کنیدولی اگر از قبل اشتیاق ایجادکنیدو با هیجان توضیح دهید ،کنجکاوی آن ها را تحریک کنید آن ها هم منتظرو مشتاق هستند که ببینند چه اتفاقی خواهد افتاد وبی حوصله وکلافه نیستند و شما می توانید با آرامش بیشتری کارتان را انجام دهید.

تست های جالب هیپنوتیزم نمایشی:اولین مورد غش کردن به عقب است،لازم نیست شخص را هیپنوزکنیم

غش کردن به عقب:آهسته چشم هایتان را ببندید،شما با یک نیرویی کم کم به سمت عقب کشیده می شوید ،یک جاذبه را احساس می کنیدکه شمارا به سمت صندلی می کشاند ،شمارا بیشتروبیشتر به سمت عقب کشیده می شوید ،کاملاً به عقب متمایل می شوید ،تصورکنید یک نفر شمارا بایک نیرو یی و طناب نامرئی به سمت عقب می کشد،دراین حالت به شخص از قبل نگفتیم که چشم هایت را ببند یا شخص راشرطی نکردیم .نتیجه گیری این که شما به عقب غش می کنید .

خیلی وقت ها دلیل خوب اجرا نشدن این است که ضمیر نا خودآگاه شخص هوشیاراست.

سقوطبه جلو:این تست نیاز به دستیار دارد.به جای این که به شخص بگوییم از پشت کشیده می شوید ،می ایستد یک نفر روبه رو ،و یک نفرهم کنارش مراقب است ،و شخص را نگه می دارد  و به شخص تلقین می کنیم که به سمت جلو کشیده می شود  برعکس حالت قبلی است.

کشیدن دست به پایین:  دستتان را به بدنتان نزدیک کنید،آرنج را خم کنید یک لحظه چشم را بسته ،به شخص می گوییم بین دست من و شما یک رشته نامرئی طناب است  کاملاً این رشته ها به هم وصل شدند محکمِ محکم به هم چسبیده اند ،انگاردست هایمان به هم چسبیده اند و وقتی یک نفر دستش را تکان دهد دست شخص دیگر هم تکان می خورد،حالا چشم هارا باز کرده به دست نگاه می کنید

نتیجه گیری:دست به سمت پایین کشیده می شود.

دونکته درمورد زاویه نگاه و نقطه نگاه

نقطه نگاه:در بیشتر تجربه هیپنوتیزور ها معمولاً به دو نقطه نگاه می کنند ،شروع می کنند به شخص نگاه کردن یا چشم در چشم نگاه می کنند یا با چشم هایشان بین دو ابرو را نگاه می کنند ،در حالت دوم چون سوژه هم متوجه می شودشما روبه روی چشم هایش هستید ولی مستقیم توی چشم را نگاه نمی کنید حس می کند دارید به پیشانی شخص نگاه می کنید تاثیررا بیشتر می کند .نقطه نگاه بین دو ابرو گزینه بهتری است.

زاویه نگاه:بهتر است که همیشه سوژه زاویه نگاهش روبه بالا باشد اگر شما یک سوژه دارید که مثلاً قدِ بلندتری نسبت به شما دارد از سوژه می خواهید که روی صندلی بنشیند و زاویه دیدش به سمت بالا باشد ،بهترین حالت این است که شما مسلط به سوژه باشید و این که سوژه

خود به خود یک زاویه ۳۰ درجه به سمت بالا داشته باشد نگاهش ،آن را وارد یک  خلسه  سبک می کند،یعنی خودِ این یک جور آمادگی است  که هم راحت تر تلقینات را بپذیر د و هم به تست ها پاسخ دهد ،هم وارد خلسه عمیقی شود.

قفل کردن دست ها:دست هارا در هم قفل کرده در هم قفل می شوند و به سختی از هم جدا می شوند.

انقباض دست یا پا:شما می توانید تلقینات انقباضی دهید ولی امکان دارد بعدش بدن درد بگیرید.می توانید یک نمونه ساده را انجام دهید.

انجام مراحل:به شخص تلقین می دهیم هرکجا که دست کشیدیم محکم منقبض شده.یک  حالت جذاب وجود دارد که در این مورد شخص می تواند حدود  تقریباً ۲۰دقیقه همین طور باقی بماند بدون این که خسته شود.و در نهایت دست ریلکس شده و پایین می آید.

عدم توانایی در صحبت کردن:این مورد روی افرادی که زود هیپنوتیزم می شود جواب می دهد.مثلاًبه شخص می گوییم تا عدد پنج می شماریم نمی توانی صحبت کنی،تلقین را می پذیرد و نمی تواند صحبت کند اگر هم صحبت کند با لُکنت صحبت می کند.

چسبیدن چوب دستی به دست ها:سوژه یک چوب کوتاه را در دستانش می گیرد ،به آن تلقین می کنیم که این چوب الان به دست های تو چسبیده است ،محکم چسبیده است سعی کن آن را جدا کنی،سوژه سعی می کند آن را رها کند و بیاندازد ولی نمی تواند ،چوب به دست هایش چسبیده است .

عدم توانایی در نشستن و بلند شدن :به شخص تلقین می کنیم که الان نمی توانی بنشینی،عضلات  پاهایت کاملاً صاف است ،نمی توانی زانو هایت را خم کنی و بنشینی روی صندلی،بعد به شخص می گوییم سعی کند که بنشیند می بینیم که نمی تواند زانوهایش را خم کند و بنشیند ،یا وقتی نشسته به آن تلقین می کنیم که تو نمی توانی بلندشوی  ،درنتیجه شخص نمی تواند بلند شود یا به کندی بلند می شود.

چند مورد دیگر هست که در هیپنوتیزم جمعی هم معمولاً می شود انجام داد مثل تست مزه.چگونه می شود این تست را انجام داد؟ یک انگشتتان را جلو آورده و به آن نگاه کنید به نوک انگشتتان نگاه کنید همین طور که به نوک انگشتتان نگاه می کنید ، خوب توجه کنید که نوک انگشتتان انگار آغشته به آبلیمو است ،نوک انگشتتان ترشِ ترش است و همین طور که دارید به انگشتتان نگاه می کنید ، انگارکه دیگر   آبلیو تبخیر شده و از بین رفته است و الان انگار مقدار زیادی کریستال های نمک هست و نوک انگشتتان نمکی است و شورِ شور است و این شوری را داخل دهانتان هم احساس می کنید انگار همین طور که به انگشتتان که پر از نمک هست و شور است نگاه می کنید کم کم دهانتان هم پر از مزهٔ شوری می شود و کاملاً شوری را احساس می کنید و هر چقدر که بیش تر انگشتتان را نگاه می کنید بیش تر احساس می کنید که دهانتان هم شور شده است و مزهٔ شوری بیش تر و بیش تر می شود ،وحالا انگشتتان را آرام پایین بیاورید ،یک بار آب دهانتان را قورت دهید و مزهٔ دهانتان طبیعی می شود این هم یک مورد دیگر هست ولی معمولاً در هیپنوتیزم جمعی این تست ها روی دوسومی که گفته شد خیلی راحت تر جواب می دهد و دوسومِ افراد طعم را در دهانشان احساس می کنند ومعمولاً می توانید دوسه تا  چهار تا طعم را عوض کنید چرا؟ چون آن ترشی خیلی قدیمی شده و فرمالیته است ولی اگر طعم را عوض کنید روی شوری ، تندی،شیرینی،تلخی واگر بگویید که الان طعمش عوض می شود کاملاً مشخص است که طعم دهان را دائم عوض می کنید ،البته نیاز است که با فاصله و آهسته آهسته این کار را انجام دهید  .

یک آزمون دیگر که خیلی برای هیپنوتیزور هیجان انگیز است احساسِ خارش است .کافی است به فرد بگویید که چشم هایش راببندد حس خاصی در بدن فرد  شروع به ایجاد شدن می شود ،کم کم در پا ها احساس خارش می کنید و پاهایتان می خارد و بالا می آید و همین طور در کل بدن پخش می شود و همین طور ادامه اش می دهید و بعد کافی است که به فرد بگویید نفس عمیق بکش و آن حس کاملاً از بین می رود ولی این مورد خیلی موردِ استقبال قرار نمی گیرد ولی برای این که اعتماد افراد به هیپنوتیزم و هیپنوتیزور  جلب شود به هر حال این هم یک روش کاربردی است .

یک روش دیگر داریم که چسبیدنِ پلک ها است که روش جالبی است.مثل قفل کردن دست ها می گوییم چشم هایت را ببند و بعد  دست هایمان را می کشیم روی پلک هایش و می گوییم که من الان با چسب این ها را محکم چسبانده ام به هم و بعد بهش می گوییم که تلاش کن و سعی من که پلک هایت را باز کنی ولی فرد هر چقدر تلاش کند نمی تواند چشم هایش را باز کند و بعد به فرد می گوییم که الان چسب را با دستم بر می دارم و الان چشم هایت را باز کن و آن فرد چشم هایش را باز می کند  .

انعطاف بدنی یک مورد دیگر است که می توانیم انعطاف بدنی را زیاد کنیم به غیر از اسپاسم که می توانیم بگوییم که بدنت مثل چوبِ خشک سفت می شود و بعد شخص را بگذاریم بین دو تا صندلی که سرش را می گذارند روی یک صندلی و پایش را هم می گذارند روی یک صندلی و فرد صاف می ماند آن جا  در قدیم هیپنوتیزور می رفت روی فرد می ایستاد والان هم آن هایی که غیر علمی هستند می روند روی بدن فرد می ایستند، چون که این کار ممنوع شده است و خطر قطع نخاع داردچون زمانی که بدن اسپاسم دارد شخص متوجه نمی شود ،شما روی آن می ایستید و بعد که پایین می آیید و از هیپنوز خارجش می کنید می بینید که نخاع آسیب دیده است و برای همین این کار چند سالی است که در همهٔ دنیا ممنوع شده است پس آن می شود یک روشِ اسپاسم ویک روش دیگر این است که انعطاف بدنی را افزایش بدهیم این کار هم شدنی است ولی وقتی که فرد به خانه برود به مدت دو،سه روز بدن درد پیدا می کند چون یک مقدار به عضلات فشار می آید که می توان این موضوع را ازقبل به فرد گفت ولی خیلی وقت ها این راهم می گویید خیلی از افراد داوطلب می شوند  این روش چگونه است؟ به فرد می گوییم که به سمت جلو خم شو ومی گوییم که چشم هایت را ببند وحالا تصور کن که بدنت آن قدر نرم است که کامل خم شدی و سرت را از بین زانو هایت رد کردی و این را چند بار با جزئیات برایش تعریف می کنیم که تصور کن که تو خم شدی سرت رسیده به زانو هایت والان سرت را از بین زانو هایت رد کرده ای و حالا کامل خمِ خم هستی و آرام آرام حالا بر می گردی (در تصورش).و بعد می گویی حالا خم شو ،می بینی که بیش تر پایین می رود و بعد دوباره این کار را انجام می دهید و در ده،بیست دقیقه کاری می کنید که یک فرد خیلی معمولی واقعاً سرش را از بین پاهایش رد کند ولی خب بعدش عضلات وفیله هایش طبیعتاً تحت فشار قرار می گیرد واین هم کاملاً شدنی است  .

مورد دیگرکبودی هست که روشی علمی تر و پزشکی تر است وخیلی هیپنوتیزم نمایشی نیست ولی برای نمایش هم جذاب هست .می توانید در یک ربع ،بیست دقیقه شخص را هیپنوز کنید وارد خلسه می شود و عمیقش می کنیم و بعد بهش می گوییم که الان احساس می کنید که جریان خون دارد زیاد می شود و کبودی را با خودش می برد و بعد که آن را برمی گردانیم می بینیم که کبودی کم رنگ شده است و یا حتی خیلی وقت ها بعد از نیم ساعت کامل سفید می شود ،واین کار را هم می شود انجام داد  .

یک روش دیگر به غیر از کبودی پرواز دست است .پرواز دست به بلند شدن دست می گویند . دستتان را روی پاهایتان بگذارید و چشم هایتان را ببندید ،یک نفس عمیق بکشید  احساس می کنید که چقدر دست هایتان سبک شده است ،انگار جنس دست هایتان از بادکنک است،تو خالی و پر از هوا است ،یک نفس عمیق دیگر می کشید و احساس می کنید که چقدر دست هایتان باز هم سبک تر شد. سبکی کامل در دست هایتان احساس می شود احساس می کنید که مثل یک بالون ،مثل یک بادکنک سبک شده است ،کاملاً سبک و لحظه به لحظه سبک تر وسبک تر می شود انگار با یک نیروی بسیار قوی دست ها به سمت بالا کشیده می شوند ،انگار با شدت د ست هابه سمت بالا کشیده می شوند و لحظه به لحظه سبک ترو سبک تر می شوند و بیش تر و بیش تر  به سمت بالا کشیده می شوند و لحظه به لحظه سبک تر می شوند و یک نفس عمیق می کشیم و این سبکی دو برابر می شود انگار با یک نیروی خیلی قوی دست ها به سمت بالا کشیده می شوند انگار یک بادکنک دارد باد می شود و با یک طنابی دست هایتان را به سمت بالا می کشد و لحظه به لحظه سبک تر و سبک تر می شوند انگار دست ها تو خالی وبادکنکی هستند و پر از هوا هستند و کاملاً سبک هستند وهر نفسی که می کشید آن ها را سبک تر و سبک تر می کند و آن ها را از روی پاهایتان جدا می کند و به سمت بالا می کشد و سبک تر وسبک تر می شوید و هر نفسی که می کشید دست ها سبک تر وسبک تر می شود و آن هارا به سمت بالا می کشد ،سبک تر وسبک تر می شود و دارد آن ها را از پا جدا می کند و بالاتر و بالاتر می برد و لحظه به لحظه دست ها سبک تر می شوند و بالا می روند،بالای بالا و بیش تر به سمت بالا کشیده می شوند انگار با یک نیروی بسیار قوی دست هارا به سمت بالا می کشید ودست ها دارد به سمت بالا کشیده می شود بیش تر وبیش تر کشیده می شود ،به آرامی چشم هارا باز کنید و دسته هارا در هر نقطه ای که هست ثابت نگه داریدو بعد آرام آرام دست هارا به سمت پایین ببرید و کاملاً ریلکس روی پاهایتان قرار دهید .به این روش می گوییم وپرواز دست .چرا در حین انجام این روش در برخی افراد گز گزِدست به وجود می آید؟ چون روی ذهن یک تلقینی می دهیم و اثر می گذاریم و تمرکز می آید روی دست ها و ممکن است که احساس گز گز ،مور مور،گرما،خنکی ایجاد شود و بالاخره یک تغییری حس می کنیم  .

یک تکنیک دیگر داریم که راحت تر است تحتِ عنوان سقوط دست .به شخص می گوییم که دستت را اینجا بیاور و می گوییم که دستت سنگین می شود وبه سمت پایین کشیده می شود و سنگین  و سنگین می شود و می رود به سمت پایین و این روش خیلی راحت تر است چون جاذبه هم در این روش کمک می کند خیلی راحت تر است .پرواز دست از همه اش سخت تر است چون شما به آن می کویید که خلاف جهت جاذبه دست سبک می شود می رود بالا و آن یکی دقیقا عکسِ این است و سنگین می شود و می افتد روی پاهایش.

آخرین نکته در مورد  هیپنوتیزم با چشم باز است .هیپنوتیزم با چشم باز هیپنوتیزمی نیست که مثل این تست ها هست، برای نمایش همان لحظه به شخص می گوییم که الان به پشت کشیده می شوی غش کند . بیشتر هیپنوتیزمی است که به شخص با چشمای باز می گوییم که تو الان این جا یک فرد را می بینی ،توالان این جا یک.جسمی را می بینی یا یک چیزی را نمی بینی . برای این مورد باید چکار کنیم؟یک فرد با هیپنوتیزم پذیری زیاد رو می آوریم و هیپنوتیزمش می کنیم ،شروع می کنیم ورود به خلسه و بعد عمیق سازی را انجام می دهیم . یک فرد اگر خیلی خوب عمیق شود که حداقل یک ربع،بیست دقیقه کار دارد و اگر در برنامهٔ تلویزیونی شخصی را می آورند ودر سی ثانیه این کار را می کنند این ها اکثراً خالی بندی است یعنی روی استیج هم که تازه خیلی خوب هیپنوتیزم پذیر باشد یک ربعی حداقل کار دارد .شخص را  خیلی خوب که  عمیق کنید چشم هایش را باز می کند اما از خلسه خارج نمی شود یعنی داخلِ خلسهٔ هیپنوتیزمی است و چشم هایش را باز می کند و دیگر تماشا چی ها،حضاررا نمی بیند وبهش بگویی که تو الان در سیبری هستی باور می کند و کم کم سردش می شود و خودش را می گیرد و بهش می گوییم که الان کاپشن بهت می دهم وبعد می گوید بهتر شدو الان گرم تر شدم و همین طور می توانید خیلی کار بگویید،می توانید بگویید الان زیر پات یخ زده است لیز می خورد و می خواهد بخورد زمین وخیلی چیز های دیگر ویا مثلاً بهش بگویید الان این جا یک شخصی ایستاده و یا یک شیر ایستاده می دود و  فرار می کند ویا خیلی  تلقینات مختلف که می شود داد در  این حالت .

و حالا چند نکته مهم:

تلقینِ دیداریِ منفی بسیار کار سختی است سوژه باید خیلی هیپنوتیزم پذیر باشد اما کماکان می شود، می توانید بهش تلقین کنید که الان دیگر من را نمی بینی اگر خوب هیپنوتیزم شده باشد و چشم بازش شما را نمی بیند که جلویش ایستاده اید و واقعاً دنبالتان می گردد و دنبالتان می گرددومی شود تا این حد به شخص تلقین داد اما نه به همهٔ سوژه ها آن هایی که خیلی خوب هیپنوتیزم پذیر هستند و توسط هیپنوتیزوری که خوب مهارتش را کسب کرده است ،تجربه دارد و به خوبی می تواند این کار را انجام دهد و این می شود تلقینِ دیداریِ منفی یعنی چیزی که هست را نبیند به آن می گویی که دست من خالی است و دست شما را کاملاً خالی می بیند و ماژیک داخلش را نمی بیند .این کار سخت تری است کار راحت تر چیست؟تلقین دیداریِ مثبت،چیزی که وجود ندارد را ببیند . به آن می گوییم بالا را نگاه کن آسمان را ببین وخیلی راحت نگاه میکنه ،ابر ها را می بیند،پرنده رد می شودو برای خودش در یک توهمی سیر می کند  .

نکته:خیلی راحت تر است که یک شی را تبدیل به تلقین کنید،یعنی اگر  به شخص بگوییم که این جا یک شیر وجود دارد باید خیلی خوب هیپنوتیزم پذیر باشد ،خیلی خوب عمیق شود و من خیلی خوب این تلقینم را طراحی کنم وکلی زمان بگذارم تا این شیرِ راببیند ،کافی است بگویم این صندلی تبدیل به شیر می شود چون یک چیزی وجود دارد خیلی راحت تراین را شیر می بیند ،یعنی از یک چیزی که هست استفاده می کنیم این جوری خیلی سریع تر و بهتر جواب می دهد ،تلقینش هم خیلی ساده است فرد را که عمیق کردیم می گوییم الان بدون این که از خلسه خارج شوی چشم هایت را باز می کنی و همین که چشم هایت را باز کردی خلسه ات دو برابر عمیق تر می شود ،شخص بدون این که از خلسه خارج شود چشم هایش را باز می کند ،این می شود هیپنوتیزم با چشمِ باز که یک مقدار تخصصی تر و پیشرفته تر است .

و این مورد ها هیپنوتیزم هستند ،ما گفتیم که هیپنوتیزم هر گونه تأثیر گذاری روی ذهن است  این مورد هاهم روی ذهن تأثیر می گذارند،مثلأ داریم  به ذهنش می گوییم که این کبودی را جریان خون دارد می بردو می بینیم که ذهن کاری می کند که جسمش سالم می شود و کبودیِ پاک می شود ، این هیپنوتیزم هست حالا ممکن است که فرد را خیلی وارد خلسه نکرده باشیم ،یا بهش می گوییم که داری به سمت پشت کشیده می شوی و آن شخص می افتد و این هیپنوتیزم است ،تلقین است .

آیا می شود با هیپنوتیزم پذیری بر روی درد های دفع سنگ کلیه تأثیر گذاشت؟طبیعتاً با اینکه کار سختی است  آرام آرام می توانیم به آن تلقین دهیم که سنگ ها در کلیه ات خرد می شود و پودر می شود و بدون هیچ دردی دارد خارج می شود .

آیا هیپنوتیزم بر روی اجسام هم تأثیر می گذارد ؟خیر

مقاومت هیپنوتیزمی و هیپنوتیزم سریع:

مقاومت هیپنوتیزمی چیست؟فکر کنید ک الان می خواهید یک چیز را اجرا کنید و یک نفر می خواهد برنامه شما را خراب کند یا شما را سرِکار بگذارد ،فکر کنید که شخصی در تست هیپنوتیزم پذیری تقلب کرده است،مثلا وقتی گفتیم که دست ها سبک می شود به سرعت دستش را بالا  آوردو بعد شمافکر کنید که این شخص هیپنوتیزم پذیری اش خوب هست و داوطلب شده و شما هم گفته اید که بیاید و حالا می خواهد مقاومت کند در برابر هیپنوتیزم ،و شما می خواهید که شخص در برابر هیپنوتیزم عمداً مقاومت کند اما نه اینکه هیپنوتیزم پذیری پایینی داشته باشد چون اگر فرد هیپنوتیزم پذیری پایینی داشته باشد و مقاومت نداشته باشد تلقین را بیش تر می گویید و بیش تر زمان می برد ولی کسی که می خواهد مقاومت کند می گویید که من نمی خواهم هیپنوتیز شوم و اصلاً تلقین را گوش نمی دهد.شما از فرد می خواهید که بایستد والان از فرد می خواهید که مقاومت کند،به شخص چند بار می گویید که نفس عمیق بکش ولی این کار را زیاد ادامه نمی دهید ،در واقع الان حواس سوژه را پرت کرده اید طوری که متوجه نشود که چه اتفاقی دارد می افتد و یکی از مهم ترین کار ها این است .اما چطور حواس سوژه را پرت کنیم؟چشم تو چشم به او نگاه می کنید  و به او می گفتید که نفس عمیق بکش حتی اگر بخواهد عمداً مقاومت کند نمی تواند این جا نفس عمیق نکشد و همزمان شریان اصلی که خون را به مغز می برد را یک مقدار فشار می دهیدتا جریان خون کاهش پیدا کند که باعث می شود که کم کم احساس گیجی بکند و این احساسی گیجی باعث می شود که در ذهنش بگوید که این واقعاً دارد یک انرژی می دهد،یک کاری می کند و کم کم لخت می شود و می افتد و می پذیرید  که شما توانایی اش را دارید.

پس  در مقاومت حواس سوژه را به چند جای مختلف پرت می کنیم و خیلی وقت ها از فیزیولوژی بدن کمک می گیریم تاآن شخص را به حالت ریلکس تر ببریم ،اگر فرد خیلی دیدِ علمی

به فیزیولوژی بدن نداشته باشد کافی است که به فرد بگویید چندبار نفس عمیق بکش و اگر بیست،سی تا نفس عمیق بکشد بی حال می شود و سرگیجه می گیرد و اگر مطمئن بودید که شخص این موضوع را نمی داند که تند تند نفس عمیق کشیدن باعث می شود که سرگیجه بگیرد و غش کند ،به فرد می گفتید که یک نفس عمیق بکش،نمی گذاشتید تمام شود و تا دم می گرفت می گفتید یک نفس عمیق دیگر و مجبور می شود که پشت سر هم نفس عمیق بکشد ،اگر دو دقیقه این کار را ادامه بدهیدشخص از حال می رود .و اگر ناشیانه شاهرگ را فشار دهید ممکن است که اذیت کند و خطرناک باشد وونکته قابل توجه این است که قبل از این که فرد کاملاً بی هوش شود باید این قضیه را پایان دهید .در قدیم هیپنوتیزور های نمایشی یکی که می آمد روی سن شاهرگ را نگه می داشتند تا خون رسانی قطع شودو شخص کاملاً بی هوش می افتاد روی زمین بعد که کاملاً بی هوش می شد شروع می کردند تلقین دادن و می رفتند بالای سر شخص و می گفتند که تو الان کاملاً هیپنوز شدی و کاملاً در خلسه قرار گرفتی ،بدنت رارها کن،یک نفس عمیق بکش و کم کم که داشت به هوش می آمد با تلقین به هوش می آمد ودر خلسه می ماند و نمی توانست که مقاومت کند و این جوری مقاومت را می شکستند.

هیپنوتیزمِ سریع:تکنیک هایش خیلی به این موضوع کمک می کند .

باید از غافلگیری استفاده کنید و شخص را غافلگیر کنید و این روی افرادی که هیپنوتیزم پذیر تر باشند جواب می دهد نه همه. مثلاً شما می توانید یک شخص را یک دفعه غافلگیر کنید و بگویید که چشم هایت را ببند و بخواب و حالا چشم هایت را باز کن می توانید یک دفعه این کار را انجام دهید وروی فردی که هیپنوتیزم پذیری اش زیاد باشد می توانید این کار را انجام بدهید ولی اگر روی فردی که هیپنوتیزم پذیری اش پایین باشد این کار را بکنید جواب نمی دهد.مهم ترین کار برای غافلگیری این است که مراقب باشید که سوژه حواسش به شما است مثلاً شما به چند نفر نگاه می کنید و اگر ببینید که شخصی حواسش به شما نیست و مثلاً درحال یادداشت برداری است این فرد را غافلگیر نکنید زیرا حواسش به شما نیست و در حال یادداشت برداری است. شما خیلی گذرا نگاه می کنید که می بینید یک نفر حواسش به شما است کم کم بی هدف چرخ می زندی و یک دفعه دستتان را جلوی چشمش بگیرید و دیدش راببندید و بگویید که بخواب ،این می شود غافلگیری یا حتی بعضی وقت ها می توانید داد بزنید مثلاً یهو داد بزنید و به یکی بگویید که بخواب.

راه های دیگری هم وجود دارد. مثلاً یک راه دیگراین است که یک نفر از شما می خواهد که دستتان را در کف دست او بگذارید و از شما می خواهد ا ادامه دهید و دائم نفس عیمق بکشید و آن شخص یک دفعه به شما می گوید که بخواب وحالا بدنتان کاملاً ریلکس می شود و عضلاتتان کاملاً رها است و جسم تان در آرامش کامل قرار گرفته و لحظه به لحظه آرامشتان بیش تر و بیش تر می شود و احساس می کنید که جریان خونتان دارد تمام تنش های عضلانی که در طی روز ها ویا هفته های گذشته در بدنتان بوده است را پاک سازی  می کند و جریان خونی که در عضله هایتان رد می شود تمام فشار های روانی،فشار های فیزیکی همه را با خودش می برد و عضلاتتان ریلکس و رها می شود و آرامشتان چند برابر بیش تر می شود و حالا آن شخص از شما می خواهد که نفس عمیق بکشیدو دوبرابر آرامشتان بیش تر می شود و دوباره یک نفس عمیقِ دیگر می کشید و تمام عضلاتتان کاملاً رها و ریلکس است و زمانی که چشم هایتان را باز کردیددر شرایطی کاملاً نرمال و کاملاً طبیعی قرار دارید و احساس شادابی سر حالی می کنید و حال خوبی دارید و حالا آن فرد از شما می خواهدکه کاملاً سرحال و کاملاً هوشیار یک دمِ عمیق بگیرید و با لبخند چشم هایتان را باز کنید و فرد با ضرباتی که می زند سطح هوشیاری تان را بیش تر می کند و کاملاًهوشیار می شوید و چشم هایتان کاملاً باز می شود   .

چگونه فرد را هیپنوز کردیم؟این هیپنوتیزم  نسبت به بقیه هیپنوتیز م هایی که انجام شده بود عمیق تر بود ،نفس عمیق اکسیژن زیاد می رساند به مغز ،آن فرد حواستان را پرت کرد و شوک داد ،شما داشتید دستش را فشار می دادید و به چشم های آن نگاه می کردید و نفس عمیق می کشیدید و یک دفعه فرد دست را خالی کرد و گفت بخواب .این ها همه تکنیک های هیپنوتیزم سریع است و شما می توانید در چند ثانیه شخص را وارد خلسه عمیق کنید  .

راجع به  هیپنوتیزم  دو کتاب به فارسی مفید است کتاب دایرة المعارف هیپنو تیزم نوشته ی  ارمات مک گلین از انتشاراتِ جمال الحق و ترجمه دکترجمالیان و دیگری کتاب هیپنوتیزم هارتلند ترجمهٔ دکتر جمالیان . کتاب دایرةالمعارف هیپنوتیزم بیش تر راجع به هیپنوتیزم نمایشی است واین کتاب حدود چهارصد صفحه است و حداقل دویست صفحه مطالب مفید دارد این کتاب در ابتدا توضیح داده است که هیپنوتیزم چطوری است و این که چطوری هیپنوتیزم می کنیم و بعد تعدادی ایده برای هیپنوتیزم نمایشی داده است مثلاً آزمون انگشت که به شخص می گوییم دو تا انگشتت به هم چسبیده و از هم جدا نمی شود و یک آزمون دیگر گم کردن انگشت است که به شخص می گوییم که نوک انگشت هایت  را به هم برسان و بعد جدا کن و دیگر نمی توانی این کار را بکنی در خلسه و شخص بار ها وبارها تکرار می کند ولی این ها به هم نمی رسند  ،یا فراموش کردن اسم فرد،مثلاً به فرد بگوییم که اسمت را یادت می رود وبعد به فرد می گویید اسمت چیست ولی یادش نمی آید ،یا تست لکنت زبان،می توانید کاری کنید که شخص در چند دقیقه لکنت زبان بگیرد .دراین کتاب یک سری ابزارهایی معرفی شده است مانند چوب،چراغ قوه،پاندول و گوی و چیزهایی که ابزار های جانبی هیپنوتیزم هستند که استفاده از این ابزارها

می تواند جذابیت ایجاد کند که در هیپنوتیزم جذابیت خیلی مهم است.این کتاب از صفحه صدو پنجاه اش تا صفحه چهارصدش اختصاصاً به هیپنوتیزم نمایشی پرداخته است.

این کتاب را نویسنده برای هیپنوتیزور های نمایشی نوشته است .

در اواخر این کتاب نویسنده برنامه ارائه داده است مثلاً می گوید که اول با این سخنرانی شروع کنید،بعد با این مقدمه بگویید،بعد نمایش تست بروید،بعد یک هیپنوتیزم جمعی بروید ،بعد پنج تا سوژه بیاورید و مثلاً بعد چگونه خداحافظی کنید و بروید.و در کل یک برنامه داده است که چگونه یک جلسه هیپنوتیزم نمایشی را پیش ببرید.